روانشناس ابراهیم رجب پور

روانشناسی بالینی

تاثیر والدین بر رفتار کودکان

نوشته شده توسط: ابراهیم رجب پور در ۲۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۳۱
دسته بندی:  کودک و نوجوانان» روانشناسی کودک

 

پدران و مادران به عنوان اولین معلم کودکانشان دارای وظایف و نقشهای متعددی می باشند که از جمله آنها می توان به نظارت منظم به رشد سالم آنان و ایجاد یک محیط پر مهر و آرام اشاره کرد . نقش دیگر هر یک از آنها این است که به فرزندان خود کمک کنند تصور خوبی از خود داشته باشند هر چند که عامل واحدی وجود ندارد که مطلقا برای دستیابی فرزندان به این حس نقش اساسی داشته باشند ولی آنچه حائز اهمیت است ،پذیرش همیشگی بدون قید و شرط ،اهمیت دادن،همدلی واحترام حفظ یک رابطه مشترک بزرگ منشانه بین فرزند با والدین و تشویق آزادی و استقلال در چارچوب های مشخص،مسلما بهترین زیربنا برای ایجاد چنین تصوری است .

 شایان ذکر است شخصیت فرزندان از سه جزء اصلی تشکیل شده است ؛ اول ،تهیج پذیری که عبارت است از گرایش به این که به راحتی و شدیدا ناراحت و درمانده شود. آرام کردن چنین فرزندانی بسیارمشکل است. دوم ، فعالیت یعنی مقدار رفتاری که یک نوجوان از نظر حرکت و سرعت صحبت کردن نشان  می دهد یا مقدار انرژی ای که صرف فعالیت های مختلف و بی قراری می شود. سوم، اجتماعی بودن به معنای طلب تمتع ویژه از ثمرات تماس اجتماعی ، چنین فرزندانی ترجیح می دهند با دیگران باشند و فعالیت های مشترک را دوست دارند.آنها به دیگران پاسخ می دهند و همین انتظار را هم از آنها دارند .شخصیت فرزندان مخلوطی از سه جزء به مقادیر مختلف است حتی از همان روز های اول زندگی می توان دریافت که کودک به یک جهت بیشتر متمایل است یعنی با هیجانی یا فعال یا اجتماعی است به طورمثال کودکان فعال بی قرارند و زیاد نمی خوابند و دیگر آنکه کودکان اجتماعی  می توانند عاطفه خود را از بدو تولد نشان دهند به این صورت که آغوش اطرافیان را به راحتی پذیرفته و آرام می شوند اگر کودکی در یکی از این خصوصیات افراط می کند وظیفه والدین این است که ضمن تعدیل آن تعادلی را در همه جنبه ها برای وی ایجاد نمایند . تمامی والدین دوست دارند که کودکانشان با شخصیتی متعادل بزرگ شوند.آگاهی از مراحل مختلف که کودک ضمن رشد طی می کند، می تواند یاریگر خوبی باشد به عنوان نمونه تا سن یک سالگی ،تمام سعی کودک این است که دریابد آیا دنیای اطراف قابل اعتماد است یا نه ، نتیجه ایده آل این است که کودکبیاموزد به مادر یا شخصیتی که از او مراقبت می کند اعتماد عاید . او همچنین باید به توانایی خود برای خلق رخداد ها نیز اعتماد پیدا کند. عنصر اصلی این امور آن است که کودک بتواند یک دلبستگی مطمئن زود رس با والدین خود برقرار نماید . بین سنین 2 تا 3 سالگی که کودک به تدریج از قدرت اراده خود مطلع می شود و از امکان غلبه بر دیگران ار طریق نبرد اراده ها ،آگاهی می یابد ،شخصیت وی سریعا گسترش می یابد . همزمان این مساله ،با شرم وحیا و تردید خزنده ای که ناشی از هر یک از دوعامل ناتوانی جسمانی یا کنترل است ،متعادل می شود. به این ترتیب یاد گیری راه رفتن ، چنگ زدن به اشیاء و سایر مهارت های جسمانی منجر به انتخاب آزاد می شود ، در دو سال بعدی زندگی کودک مشغول آموختن ابتکار در مقابل گناه است . او میتواند فعالیت هایی را در ارتباط با یک هدف سازماندهی کند و با جرات تر و پرخاشگر تر شود (به خصوص اگر پسر باشد )همچنین کودک دچار نوعی تعارض با پدر و مادر همچنین خود می باشد (پسر با پدر و دختر با مادر) و این موضوع ممکن است باعث احساس گناه شود . بعد ها کودک همت خود را صرف کوشا بودن می کند ولی باید از عهده احساس حقارت بر آیند .حال شایسته است بدانیم والدین چگونه می توانند به کودک خود کمک نمایند ،اولین تکلیف یا شاید بحران ذر سال اول زندگی ، هنگامی که کودک در حال به دست آوردن حس اعتماد به پیش بینی پذیری دنیای اطراف و توانایی خود در تاثیر گذاری بر وقایع اطرافش است، رخ می دهد.  رفتار والدین در حل موافق یا ناموافق این بحران توسط کودکان نقش اساسی  دارد. کودکانی که سال اول را با حس محکمی از اعتماد پشت سر می گذراند ، آنهایی هستند که والدینشان با محبت و توجه  بوده و به صورتی قابل پیش بینی و با اعتماد واکنش نشان می دهند.                                                                                                                                                                                             البته مهم است که کودک مقداری سوءظن داشته باشد و یاد بگیرد بین موقعیت های خطرناک و ایمن فرق بگذارد. همچنان که تحرک کودکان بیشتر می شود احساس استقلال و خود مختاری در او شکل می گیرد، حال اگر والدین تلاش های کودکشان در جهت دستیابی به استقلال را به دقت هدایت نکنند، ممکن است کودک مکرر شکست بخورد و مورد استهزاء قرار گیرد که منجر به از دست دادن (روحیه واعتماد به اینکه نمی تواند موفق شود)گردد.

درنتیجه به جای داشتن احساس کنترل نفس و عزت نفس ممکن است احساس شرم شدید از اینکه قادر نیست تکالیفی را که به وی واگذار شده انجام دهد،به او دست دهد.کودک چهار ساله قادر است تا حدودی برای نشان دادن ابتکار عمل و تا حدودی پذیرش مسئولیت، طرح ریزی کند. به تدریج که کودک این مهارت جدید را می آزماید سعی می کند به دنیای اطراف پیروز شود و پرخاشگر خواهد شد. خطری که وجود دارد این است که کودک در این زمینه زیاده روی کند و والدین احساس کنند که باید او را تنبیه کنند. اعمال بیش از حد هریک از این دو باعث میشود توازن به هم خورده و کودک احساس گناه کند.

در سالهای بعد کودک به کارهای سخت وابراز کفایت و صلاحیت می پردازد و درآن

هنگام این قابلیت را دارد که به کار عادت کند. وظیفه والدین ایجا مجموعه ای از توانایی ها در کودک است تا به وی کمک نمایند به بهترین شکل از عهده خواسته های اجتماع برآید.پس کلام را کوتاه کنم و مختصر بگویم ؛اگر گل زیبای خانواده ریشه ای متشکل از پدر و مادر فرهیخته و شاد داشته باشد و دوستان حمایت گر آنان چون برگهایی لبریزشاخه احساس زندگی بروید به حتم عطر دل انگیز وجود کودکان چون گلبرگ هایی سرخ، چشم و دل هر بیننده ای را می نوازد. اما اگر فرزندان دارای والدین پرخاشگر باشند مطمئناً بر سلامت روانی آنان تأثیر منفی خواهد گذاشت.

 

دیدگاه خود را در مورد این مطلب برای ما ارسال نمایید .خوشحال می شویم نظر شما را هم بدانیم.

 


نظرات کاربران:

   manicure در ۱۳۹۶/۰۱/۱۴ - ۰۴:۵۳:۰۷
We're a group of volunteers and opening a new scheme in our community.
Your site offered us with valuable information to work on. You have done a
formidable job and our whole community will be grateful to you.

   BHW در ۱۳۹۶/۰۲/۰۱ - ۲۱:۰۵:۲۲
I really like your blog.. very nice colors & theme. Did you make this website yourself or did you
hire someone to do it for you? Plz answer back as I'm looking to create
my own blog and would like to find out where u got this from.
thanks

   manicure در ۱۳۹۶/۰۲/۰۸ - ۰۲:۳۶:۴۳
I am not sure where you are getting your information, but good topic.
I needs to spend some time learning much more or understanding more.
Thanks for wonderful information I was looking for this
information for my mission.

   Taylor در ۱۳۹۶/۰۲/۲۶ - ۲۱:۲۴:۴۱
Fine way of telling, and fastidious paragraph to take data on the topic of my presentation subject, which i am going to present
in academy.

   Joseph در ۱۳۹۶/۰۲/۲۸ - ۰۴:۰۹:۴۴
I'm not sure where you're getting your information, but
great topic. I needs to spend some time learning more or understanding more.
Thanks for excellent information I was looking for this information for my mission.

   Steve در ۱۳۹۶/۰۳/۱۱ - ۰۳:۲۵:۰۴
Thank you a lot for sharing this with all folks you actually
know what you are talking about! Bookmarked. Please also visit my site =).

We could have a link exchange arrangement among us

   Zoe در ۱۳۹۶/۰۶/۱۶ - ۰۶:۵۸:۱۸
Please let me know if you're looking for a article writer for your site.
You have some really good articles and I feel I would be a good asset.
If you ever want to take some of the load off, I'd love to write some content for your blog in exchange for a link back
to mine. Please send me an e-mail if interested.
Many thanks!


نوشتن دیدگاه